نقد و بررسی مجموعه داستان قطعه‌ای از بهشت اثر علی پیام

نقد و بررسی کتاب قطعه‌ای از بهشت مجموعه داستانی علی پیام

نام کتاب: قطعه‌ای از بهشت، مجموعه داستان،  نویسنده: علی پیام، ناشر: عرفان، طرح روی جلد: وحید عباسی، رقعی، 111 صفحه، چاپ اول، بهار، 1382، تهران.

قطعه‌ای از بهشت نوشته علی پیام، درواقع نخستین مجموعه مستقل داستانی اوست که به‌تازگی به دست چاپ و نشر سپرده‌شده است. این مجموعه از هشت داستان کوتاه به نام‌های دوچرخه، عریضه‌نویس پیر، دیوژن، دال، باغ، قطعه‌ای از بهشت، مکان مقدس و سوداگر دوره‌گرد تشکیل‌شده است. نخست طرح روی جلد زیبای آن آدم را مجذوب و وسوسه می‌کند و مقبول هر تماشاگر می‌افتد. طرح روی جلد کلکینی را نشان می‌دهد که درختان انبوهی از آن دیده می‌شود. این قطعه که درواقع نمایانگر قطعه‌ای از بهشت است، در آب‌گیری که آب آن کاملاً خشک‌شده و زمین‌های آن ترک برداشته و در سیاهی مطلق در حال محو شدن است، خودش را با جلوه هزار رنگ نشان می‌دهد.

 وقتی این مجموعه را ورق می‌زنیم و باشخصیت‌های آن هم‌سفر می‌شویم و با حوادث آن دست‌وپنجه نرم می‌کنیم، در وهله اول مسحور طرح‌های ابتکاری و پرداخت‌های عالی آن می‌شویم. در هرکدام از این داستان‌ها، نویسنده از زاویه خاص به شخصیت‌ها، حوادث و صحنه‌های داستان‌ها نگریسته و تلاش نموده است باذوق سرشار خلاقیت و توانایی‌های خود، هرکدام از داستان‌های این مجموعه طرح بکر، تازه و ابتکاری داشته باشد، علاوه بر اینکه دنبال کردن خط سیر فکری خاص از سوی نویسنده در این‌همه داستان‌های این مجموعه آن را خواندنی‌تر و جذاب‌تر کرده است. علاوه بر اندیشه‌ای که در این مجموعه داستان مطرح است زیبایی‌های دیگری نیز دارد که اگر بعضی از آن‌ها را برشماریم خالی از لطف نیست.

- هر خواننده‌ای شخصیت‌ها را خوب می‌شناسد و مصادیق آن‌ها را در اطراف و دوروبر خود می‌یابد که این، این مجموعه را بسیار جذاب کرده است. قهرمان‌های این داستان‌ها از پشت کوه قاف نیامده و کار بسیار خارق‌العاده‌ای هم انجام نداده‌اند. شخصیت‌ها این مجموعه همین آدم‌های است که در لباس‌های اقشار مختلف مشاهده می‌کنیم و کارهای عجیب‌وغریبی نیز انجام نمی‌دهند ولی بازیگران صحنه‌های واقعی جامعه ما هستند.

- پرداخت عالی داستان هم در کشش و جاذبه داستان سهم بسزایی دارد و هم در بیان حرفه‌ای نویسنده. نویسنده با قلم شیرین و نثر جادویی خویش در پرداخت این مجموعه کاملاً موفق بوده است. حالت‌های روحی و روانی قهرمان‌ها چنان پرداخت‌شده است که خواننده همان حالت‌های روحی و عاطفی را در هنگام خواندن حس می‌کند.

- داستان‌ها درجایی که باید نوبت ام تمام می‌شود و حتی گاهی خواننده در حسرت این می‌ماند که چرا داستان تمام شد و دنباله داستان را در ذهن خود می‌سازد. درواقع نویسنده خواننده را داستان‌پردازی خود شرکت می‌دهد. این یکی از موفقیت‌های بزرگ نویسنده است.

قطعه‌ای از بهشت زندگی کسانی را به تصویر می‌کشد که فقط به دنبال سود و منفعت خویش است و در این راستا از هر وسیله‌ای استفاده می‌کند. حتی در لباس کسانی که در نزد مردم محترم هستند و تقدس خاص دارند درمی‌آید و از سادگی مردم بهره‌کشی می‌نماید. این عده عنعنات و عقاید مردم را به بازی می‌گیرد، از منظر دیگر، عقاید و مقدسات مردم دستخوش و بازیچه و آلت دست شده است. از نمای بیرون کسانی که صحنه‌ها و حوادث را می‌بیند، عقاید مردم در نظرشان چیزی جلوه نمی‌کند مگر یک‌مشت خرافات که سبب جهل مرکب این جماعت گردیده است. باهم مرور می‌کنیم چند جمله از داستان قطعه‌ای از بهشت را:

 نازل کربلای نام کتابی‌اش ناظر بود و مردم از ریز کلان نازلش می‌گفتند، چون به مردم گفته بود ـیک روزی گفته بودـ که در خوابش کربلایی شده و در عالم خواب به زیارت کربلا رفته، بدی خاطر نازل کربلایی می‌گفتندش، در بین مردم و دیار اطراف برای خودش آوازه و شهرت داشت.

 منبع: وبسایت نشر عرفان

http://ketaberfan.persianblog.ir/post/14/